English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9087 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
attention code U حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attention U توجه
attention U اخطارجهت اطلاع به
attention U برسد به دست
attention U شمشیرباز اماده برای مبارزه
attention U سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
attention U کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
attention U توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
Your attention please. U توجه فرمایید !توجه فرمایید !
attention getting U توجه طلب
attention U به جای خود به گیرندگان جهت اطلاع
attention U موافبت
attention U دقت
to a the attention of someone U خاطریاتوجه کسیرا جلب کردن
attention U خاطر حواس
attention U ادب و نزاکت
attention U خبردار
attention U حاضرباش
attention U حالت خبردار
attention U فرمان خبردار
attention U رسیدگی
attention to orders U توجه کنید
attention to orders U توجه
attention span U فراخنای توجه
attention to port U احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
attention key U کلید رسیدگی
attention key U کلید جلب توجه
attention seeking U توجه طلب
attention deficit U کاستی توجه
to pay attention to something [someone] U به چیزی [کسی ] توجه کردن
pay attention <idiom> U توجه کردن
To stand to attention. U خبر دار ایستادن
draw attention U توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
meticulous attention U دقت و توجه زیاد
span of attention U فراخنای توجه
it askes for attention U توجه لازم دارد
it askes for attention U دقت می خواهد
position of attention U حرکات و احترامات نظامی
field of attention U میدان توجه
receive attention U مورد توجه واقع شدن
selective attention U دقت انتخابی
To stand at attention(ease). U بحالت آماده باش ( آزاد ) ایستادن ( ؟ رآمدن )
program attention key U کلید جلب توجه برنامه
program attention key U کلیددستیابی برنامه
He holds the attention of his audience. U شنوندگانش را جذب می کند
The noise distracts my attention . U سروصد ا حواسم را پرت می کند
to listen with rapt attention U با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
To bring something to someones attention . U چیزی را ازنظر کسی گذراندن
To neglect something . To pay no attention ( heed ) to something . U از چیزی غافل شدن
To amuse someone . to engage someones attention . U سر کسی را گرم کردن
She didnt pay the slightes attention . U بقال سه کیلو کم داده است
To amuse someone . To engage someones attention. U سر کسی را گرم کردن
To bring something to someones notice ( attention ) . U چیزی را بنظر کسی رساندن
Pay attention to the house rules [hazard statements] . U توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
M out of N code U سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
op code U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
code value U ارزش رمز
two out of five code U رمز دو از پنج
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
op code U رمز عمل
op code U code OPeration
op code U رمزالعمل
M out of N code U هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
code name U اسمرمز
code U کتاب قانون قرارداد
code U رمز
code U رمزی کردن
code U سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
code U تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
code U قانون
code U شماره
code U برنامه دستورالعملها
code U قانون قاعده مقرر
code U نشانه قراردادی
code U مجموعه قوانین
code U برنامه دستورالعمل ها
code U علامت
code U نظام نامه
code U قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
code U کد
code U رمز کردن
open code U سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
object code U دستورالعمل مقصود
operation code U کد عملیاتی
open code U سیستم رمز باز
operation code U رمزالعمل
operational code U کد عملیاتی
operations code U کد عملیاتی
precompiled code U کد خروجی کامپایلر و آماده اجرا
post code U کد پستی
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
polynomial code U رمز چند جملهای
operation code U رمز عمل
panel code U علامت رمزپرده شناسایی
panel code U کد پرده مخابرات
order code U رمز دستور
optimum code U برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
private code U رمز محرمانه
optimized code U برنامه بهینه
operations code U رمز عملیاتی
private code U کد محرمانه
object code U برنامه مقصد
object code U خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
instruction code U کددستورالعمل
instruction code U رمز دستورالعمل
identification code U کدشناسایی یکان
identification code U رمز معرف یکان
Huffman code U کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
hollerith code U رمز هالریت
hollerith code U سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
Hamming code U سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
Hamming code U تعداد ارقامی که در دو کلمه با طول یکسان متفاوتند
gray code U معیار GREY
gray code U رمز گری
labour code U قانون کار
linear code U رمز خطی
linear code U برنامه بدون حلقه
object code U برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
numeric code U رمز عددی
non existent code U رمزناموجود
native code U کد اصلی
Murray code U - بیت استفاده می کنند
mnemonic code U کد یادمان
mnemonic code U رمز حفظی
symbolic code U کد نمادی
gray code U سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند
loop code U کد حلقوی
lone of code U خط کد
lock code U رمز قفل
function code U کد تابع
to crack a code U رمزی [گاوصندوق یا رایانه] را شکندن
transaction code U کد تغییرات
the code of justinian U مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
telephone code U کد تلفن
tape code U کد نوار
systematic code U رمز اصولی
symbolic code U رمز نمادی
stop code U کد توقف
status code U رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
specific code U کد مشخص
specific code U رمز خاص
specific code U کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
marine code U علامت
unused code U رمز بلا استفاده
marine code U رمز
dialling code U پیششماره-کد
criminal code U قوانینمربوطبهمجرمینومجازات
code-named U رمزشده
marine code U کد
code book U کتابرمزگشا
product code U کدمحصول
zip code U کد پستی
area code U کد سه رقمی
weighted code U کد وزن دار
weather code U پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
usascii code U رمز اسکی امریکایی
specific code U کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
spaghetti code U کد اسپاگتی
source code U کد مبداء
relocatable code U برنامه جابجاپذیر
relative code U کد نسبی
registration code U قانون ثبت اسناد
reflected code U سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند
reentrant code U برنامههای اسمبلی تولیدشده توسط ماشین
redundant code U یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست
redundant code U رمزافزونه
r.m.a. color code U علایم رنگی جامعه رادیوسازان
quibinary code U کد
quibinary code U رمز پنج دویی
pseudo code U شبه کد
pseudo code U شبه دستورالعمل
pseudo code U شبه برنامه
progression code U رمز تصاعدی
result code U پیام ارسالی از مودم به کامپیوترمحلی برای بیان وضعیت مودم
return code U رمزبازگشت
source code U کد منبع
soundex code U کد حقوقی
soundex code U کد حقوقی پرسنلی
skeletal code U رمز اسکلتی
skeletal code U کد اسکلتی
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
severity code U رمزسختی
severity code U رمزشدت
self validating code U کد خود معتبرکننده
self correcting code U کد خود اصلاح
self complementing code U کد خود مکمل
self checking code U رمز خودرس
retrieval code U رمز بازیابی
professional code U ضوابط حرفهای
function code U رمز وفیفه نما
code number U شماره رمز
caption code U رمز نویسی با متن مجزا
brevity code U علامت اختصاری
brevity code U رمز اختصاری
brevity code U کد اختصاری
block code U رمز کندهای
biquinary code U " منهای عدد + "
biquinary code U رمز دوپنجی
binary code U کد دودوئی
binary code U رمز دودوئی
binary code U رمز دودویی
Recent search history Forum search
2Call sign
1CVV2 Code
1گوش هاتو خوب باز کن
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1سلام به مقام محترم سفارت ترکیه
1I want to add a meaning, but it doesn't fuction!
1برنامه ریزی این کار‌ چگونه است؟
0كلمه attention در verb معني داره؟ يا فقط noun هست
0كلمه attention در verb معني داره؟ يا فقط noun هست
1كلمه attention در verb معني داره؟ يا فقط noun هست
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com